حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم
همه قصه رو حتی اونجایی که دوست ندارم...
بذار صحبت کنیم اینبار جای اینکه بنویسیم راجع به دوجین سوال و یه سری عقده بدخیم
میدونم که دیگه مردم ،مرگمم موقتی نیست
این جواز دفن و کفنه یه صدای لعنتی نیست
توی این بهبه شک وسط این همه بحران خودمو گوشه اسفالت جا گذاشتم تو اتوبان
ژست بی خوابی و منگی واسه من نگیر دوباره
کسی که جلوت نشسته عصبی و لت و پاره...
×××××××××××××××××××××××
میگذره این روزا از ما ،ما هم از گلایه هامون
عادی میشن این حوادث اگه سخت ان اگه اسون
توی پاییز مجاور وسطای ماه آذر
شد قارارمون که با هم بزنیم به سیم اخر...
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آناهید،الهه آب ها و آدرس anahid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.